قانون «تكراری نبودن پايان نامه» و تضاد آن با «واقعيت تحقيق»
غیر تکراری بودن پایان نامه
پايان نامه:یکی از موضوعاتی كه در تصويب پايان نامه چه در مقطع ارشد و دكتری به عنوان يكي از قوانين مهم، ازسوی دانشگاه ها و گروه هاي آموزشي به دانشجويان ابلاغ ميشود، تكراري نبودن عنوان و موضوع رساله می باشد.
موضوع تکراری نبودن پایان نامه كه نقدهای بسياری بر آن وارد است.
اين به صورت يك فرهنگ غالب در جامعه دانشگاهي درآمده است كه عنوان و موضوع رساله، به هيچوجه نبايد تكراری باشد.
كافي است دانشجويي رساله پيشنهادی خود را با عنوان و موضوع تكراری به اساتيد راهنما، مشاور و گروه مربوطه ارائه دهد، بلافاصله «مُهرِ رد» بر پيشاني آن خواهد خورد.
دانشگاه های ما در تمام اين سال ها، تكراری نبودن پايان نامه را مسألهای بسيار مهم تلقي كردهاند.
اما آيا تأكيد بيش از حد بر عدم تكراری بودن عنوان و موضوع، خود «به لحاظ علمی» درست است؟
آيا سراغ مشكل اصلی پايان نامه نويسی در كشور ما را در جای ديگری نبايد گرفت؟
هدف اصلی از ارائه واحد پايان نامه، تقويت روحيه پژوهشی و توانمند ساختن دانشجويان در تحقيق بوده است.
درواقع، فرض اوليه بر اين بوده كه افراد در مقاطع تكميلی، توانايي لازم را براي انجام پژوهش در سالهای پس از فارغ التحصيلی به دست آورند.
چيزي كه در كشور ما، بيشتر به شكل يك امر فرماليته، فرمايشی و فاقد نتايج موثر، درآمده است. اما دليل اين امر چيست؟
همانطور كه گفته شد، يكي از اولين مراحلي كه دانشجويان بايد در پايان نامه به آن توجه كافي كنند، تكراری نبودن عنوان و موضوع است.
به همين منظور، نخستين قدمي كه دانشجويان بايد بردارند، كنترل تکراری نبودن پایان نامه و موضوع و عنوانی است كه برای پايان نامه خود برمیگزينند.
براي اين كار، بايست با مراجعه به برخي سايتها از تكراری نبودن عنوان و موضوع پيشنهادی خود، حصول اطمينان كرده و بعد از گرفتن «استعلام بابت تکراري نبودن پاياننامه از اين سايتها»، آن را به دانشگاه و گروه آموزشي خود ارائه دهند تا موضوعشان تصويب شود.
اين مسأله به قدري حائز اهميت تلقی ميشود كه اساتيد، عناوين و موضوعات تكراري را در همان مرحله اول، رد ميكنند.
چرا كه اين مسأله، در دانشگاههاي ما جا افتاده كه تحقيق بر روی موضوعاتی كه قبلا در قالب پايان نامه از سوي دانشجويان ديگر به آن پرداخته شده، از اساس، اشتباه است.
ولي مساله تكراری نبودن عنوان و موضوع، در حالي به يك عقيده رايج در فضای دانشگاهي ما تبديل شده كه به نظر ميرسد ايراد اصلي كار در جاي ديگري باشد.
واقعيت اين است كه بهخصوص در حيطه علوم انسانی، هر دانشجو و استاد راهنما و مشاوري ممكن است از يك موضوع و حتي عنوان واحد، به نتايجي كاملاً متفاوت با هم دست پيدا كنند.
بهعلاوه، پاياننامهاي كه از تاريخ نگارش آن، بر فرض، حدود ده سال ميگذرد، با پاياننامهاي كه امروز در همان ارتباط، نگاشته ميشود، چه بسا تفاوتهاي بسياري داشته باشد.
در طول ده سال، احتمالاً كتاب ها، مقالات و يافتههاي جديدی به آن حوزه اضافه شده كه تحقيق مجدد بر روی آن موضوع، ميتواند باعث غناي بيشتر آن شود.
زیرا حقيقت علم، تغيير، تفاوت و تضارب ديدگاهها را اقتضا میكند.
با توجه به اين مسأله، اين انتظار از وزارت علوم به عنوان مسئول و مرجع اين امر ميرود كه در اينباره، تدبيري بينديشد تا دانشگاههاي ما با مسألة تكراري بودن موضوع، به گونة «علميتري» برخورد كنند.
با توجه به اينها، بايد گفت مشكل پاياننامهنويسي در كشور ما با اصرار بر تكراري نبودن موضوع، حل نميشود.
اگر قصد بر سرقت علمي باشد، دانشجويي كه موضوع و عنوان غيرتكراري را هم به ثبت برساند، باز هم ميتواند اين امر را در پايان نامه خود انجام دهد.
پايان نامه نويسی و تکراری نبودن پایان نامه
در كشور ما زمانی به روال درست و منطقی خود بازخواهد گشت كه تصويب موضوعات، با توجه به «وقت اندك و محدود دانشجويان» صورت بگيرد و از تصويب موضوعات «كلي و گسترده» كه كار كردن بر روي آنها، مستلزم چندسال تحقيق و كار فشرده است، جلوگيري شود، تا دانشجويان به دليل كمي وقت و گستردگي موضوع، همچون اكنون، به ورطة «انشا نويسی» نيفتند و حاصل كارشان، پايان نامه های «چندصد صفحهای» فاقد نتيجه و بيثمر نباشد.
همچنین، زماني مشكل پايان نامه نويسی در كشور ما حل خواهد شد كه اساتيد راهنما و مشاور، در قبال مسئوليتی كه بر عهده گرفتهاند، «احساس تعهد» كنند و اينگونه نباشد كه تازه در جلسة دفاع، متوجه اين موضوع شوند كه در پايان نامه دانشجوی شان، چه مواردي مطرح شده است.
درواقع، زماني كه مسأله وقت گذاشتن براي ارائه راهنمايي و مشاوره به دانشجويان، در ميان اساتيد به يك باور و فرهنگ تبديل شود، ميتوان اميدوار بود كه روال پايان نامه نويسي و تکراری نبودن پایان نامه در كشور ما هم احيا شود.
واقعيت اين است كه
ما در روند پايان نامه نويسي به ورطه نوعي كلی بافی و كليگويي گرفتار آمدهايم و نااميدی و مسئوليت ناپذيری دانشجويان، عدم تعهد كافي بسياري از اساتيد راهنما و مشاور، تصويب عناوين غيرمنطقی و بسيار گسترده؛
آن هم براي چند ترم كوتاه و مشكلات و مسائل ديگر، باعث شده كه نهتنها نگارش اين ميزان پايان نامه در هر سال، باعث تقويت علم و پژوهش در كشور نشود، بلكه صرف هزينه و عمر و وقت گزافی را به نسل غالبا جوان ما تحميل كند، بدون اينكه در ازای آن، نتيجه درخوری عايدمان شود.
با اميد به روزي كه پايان نامه های ما، در متن جامعه خود را نشان دهند، نه در قفسههاي خاك گرفته و بايگانی كتابخانهها و دانشگاهها. و اين اميد را اقدام عملي و تصميمات صحیح ميتواند محقق سازد.